English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (8983 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bolsterup U متحمل شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
disclaimer U عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers U عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
sufferer U متحمل
sufferers U متحمل
tolerant U شخص متحمل
obtrude U متحمل شدن بر
obtruded U متحمل شدن بر
obtrudes U متحمل شدن بر
obtruding U متحمل شدن بر
put up U متحمل شدن برگزیدن
put-up U متحمل شدن برگزیدن
defray U متحمل شدن
defrayed U متحمل شدن
defraying U متحمل شدن
defrays U متحمل شدن
sustain U متحمل شدن
sustained U متحمل شدن
sustains U متحمل شدن
undergo U متحمل چیزی شدن
undergoes U متحمل چیزی شدن
undergoing U متحمل چیزی شدن
undergone U متحمل چیزی شدن
incur U متحمل شدن وارد امدن
incurred U متحمل شدن وارد امدن
incurring U متحمل شدن وارد امدن
incurs U متحمل شدن وارد امدن
bearing support U تکیه گاه متحمل بار
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
lift strut U پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift wire U سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
pass through U متحمل شدن
stick out U متحمل شدن
sustainer U متحمل
to sustain a loss U متحمل خسارت شدن
tolerantly U شخص متحمل
ultimate bearing capacity U حداکثر فشار متحمل پی
working lead U بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
To experience great hardships. U سختیها ومشقات بسیاری را تجربه کردن (متحمل شدن )
To go to great expenses . U خرج زیادی را متحمل شدن
To incur some heavy expenses. U مبلغی غلتیدن (متحمل یا متضرر شدن )
probable error U خطای متحمل [ریاضی]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
1شرکت ما متحمل ضررو زیان مالی زیادی شده است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com